جراتمندی (AS) Assertiveness:
جراتمندی (AS) Assertiveness:
ابراز احساسات، باورها، افکار و دفاع منطقی و مطلوب از حق و حقوق خویشتن را مورد بررسی قرار میدهد.
از این مؤلفه در فراگیری زبان دوم به این صورت میتواند مورد استفاده قرار گیرد که اولاً چه نوع احساسات و افکار و باورهایی برای فراگیری زبان دوم در دانش آموزان باید تقویت شود؟ و وظیفه مربیان و دست اندر کاران آموزش در جهت تقویت این احساسات چیست؟ و دفاع منطقی و مطلوب چه تأثیری در روحیه فراگیران زبان دوم دارد؟ و چگونه باعث تقویت استعداد و هوش دانش آموزان میگردد؟
داشتن احساسات شادی و نشاط و روحیه اجتماعی داشتن و این که دانش آموز بتواند در جمع ابراز احساسات و عقیده نماید و از نظر و عقیده خود دفاع کند برای دانش آموز در فراگیری زبان دوم و حضور در این کلاسها ضروری و لازم به نظر میرسد، زیرا که او باید بتواند بدون هیچ ترس و واهمهای در جمع همکلاسیها و معلم صداها، آواها ،کلمات و جملات را بر زبان خویش جاری سازد، در دیالوگها (s dialog) شرکت نماید. شرکت دانش آموز در چنین برنامههایی یقیناً همراه با اشتباهات و خطاهای زبانی خواهد بود که او باید پذیرای این اشتباهات باشد زیرا که اگر دانش آموز ما از چنین روحیهای برخوردار نباشد قوه ابتکار و خلاقیت و استعداد او از رشد بسیار کندی بر خوردار خواهد شد. واما چه موانعی سر راه بعضی از دانش آموزان ما در فراگیری زبان دوم در این مسیر وجود دارد؟
یکی از این موانع که باعث ایجاد مشکلاتی در جهت رشد استعداد و فراگیری زبان دوم میشود ٌ مسئله مانع دشوار میباشد که در زیر به توضیح آن میپردازیم:
مانع دشوار (the affective filter)
حتی در دوران سنین مفید هم ممکن است مانع اکتساب زبانی کاملا متفاوتی وجود داشته باشد، نوجوانان معمولاً نسبت به کودکان کم سن و سال بیشتر دچار کم رویی میشوند. اگر عامل قوی عدم تمایل یا کم رویی درتلاش برای تولید صداهای مختلف زبان وجود داشته باشد، ممکن است بعداً، تمام تواناییهای فیزیکی و شناختی موجود را تحت الشعاع قرار دهد اگر این کم رویی با عدم هماهنگی با فرهنگ زبان بیگانه همراه باشد (برای مثال، عدم شناخت با صحبت کنندگان و یا آداب و رسوم آنها اثرات خفیف صدای نا خواستهای نظیر روسی و یا آمریکایی) ممکن است به شدت مانع فراگیری زبان گردد.
این نوع عکس العمل احساسی یا اثر احساسی ممکن است حتی موجب خسته کننده شدن کتابهای درسی، محیطهای نا مطلوب کلاس درس یا برنامه درسی بی نهایت ملال آور گردد. واژه مانع دشوار، اغلب برای توصیف نوعی مانع برای فراگیری زبان به کار میرود که در نتیجه احساسات منفی یا تجارب منفی حاصل میگردد. مخصوصاً اگر شما تحت تأثیر ناراحتی کم رویی و یا بی انگیزگی قرار گرفته باشید، تمایل خود را به آموزش هر موضوعی از دست خواهید داد.
کمرویی و ارتباط آن با ابراز احساسات، افکار و دفاع
منطقی ازخود
تاریخچه استفاده از کلمه کمرویی
فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد میگوید که اولین استفاده ثبت شده از این لغت در یک شعر آنگلوساکسون بوده است که حدود هزار سال بعد از میلاد مسیح سروده شده است. در آن شعر معنی این لغت «به سهولت ترسانده شده» است. «کمرو بودن» نشانگر صفت فردی است که «به خاطر ترسویی، احتیاط کاری و بی اطمینانی، نزدیک شدن به او مشکل است. «فرد کمرو» هشیارانه از مواجهه با افراد یا چیزهایی مشخص یا انجام کاری همراه آنان بیزار است. «در گفتار یا کردار خود ملاحظه کار است، از ابراز وجود بیزار است و به طور محسوسی ترسو است. ممکن است فرد کمرو» کناره گیر یا بی اعتماد باشد و یا شخصیتی پرسش انگیز، بی اعتماد و مشکوک داشته باشد. «فرهنگ لغت» و بستر «کمرویی را به عنوان» ناراحت بودن در حضور دیگران تعریف میکند.
کمرویی به یک معنا، یک خصیصه جدی در زندگی فردی و خانوادگی و خسران حیات اجتماعی است. همیشه تودهای از ابرهای تیره کمرویی، طلوع خورشید وجود و ظهور استعدادهای نهفته خیل نوجوانان و جوانان مستعد و هوشمند را پنهان میکند.
به کلام ساده، کمرویی یعنی خود توجهی فوق العاده و ترس از مواجهه شدن با دیگران زیرا کمرویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجهه شدن با افراد نا آشنا و ارتباطت اجتماعی گریز دارد.
کمرویی در میان دانش آموزان خردسال شایعتر از بزرگسالان است. بسیاری از بزرگسالانی که خود را غیر کمرو میبینند با برنامه ریزی، بر کمرویی دوران کودکی خود غلبه کردهاند، معهذا تحقیق ما مؤکداً این باور را که کمرویی فقط عارضه دوران کودکی است، رد میکند. ممکن است این پدیده در میان کودکان آشکارتر باشد، زیرا آنان عموماً نسبت به بزرگسالان در معرض بررسی دقیقتر روزانه اعمالشان قرار دارند. اما کمرویی در میان بخش قابل ملاحظهای از جمعیت بزرگسالان ادامه مییابد.
نقش وراثت و استرس در کمرویی فرزندان
وراثت و استرس والدین کمرویی را در کودکان تشدید میکند نتایج تحقیق دانشمندان آزمایشگاه رشد کودکان دانشگاه مریلند ثابت کرد، وجود ژن استرس در بدن کودکان و زندگی در کنار والدین پر استرس میزان کمرویی را در آنان افزایش میدهد.
به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان در این تحقیق که یافتههای آن در نشریه «راهکارهای مرسوم در علم روانشناسی» منتشر شد، دریافتند: کمرویی کودکان با تقابل بین ژنتیک و مسائل محیطی در ارتباط است و نمیتوان گفت هر یک از این دو عامل به تنهایی منجر به ایجاد این حالت میشود.
مادران پر استرس در مقایسه با مادران برخوردار از استرس پایینتر با کودکان خود به شیوهای متفاوت رفتار میکنند. مادر مبتلا به استرس، این حالت را به کودک خود منتقل میکند، اگرچه هر کودک به نحوی متفاوت به این نوع استرس پاسخ میدهد.
در همین حال ژنها نقش خاصی را در ایجاد این تغییر بازی میکنند. کودکان برخوردار از ژن متغیر سروتونین حساس به استرس اغلب در بزرگی کمرو میشوند و این حالت زمانی که در کنار مادرانی با میزان بالای استرس بزرگ شوند، تشدید مییابد.
همچون دیگر ژنها، ژن مرتبط با سروتونین ویژه از دو ژن هم ردیف کوتاه و بلند برخوردار است. پروتئین تولید شده با نوع کوتاه این ژن استعداد ایجاد حساسیت در برابر استرس را افزایش میدهد. کودکانی که با استرس مادران مواجه هستند، چنانچه نوع کوتاه این ژن را به ارث برده باشند رفتارهای خجالتی مرتب را نمایان میسازند.
چنانچه کودک از دو رشته هم ردیف کوتاه ژن سروتونین برخوردار اما مادر وی استرس نداشته باشد، در مقایسه با همکلاسیها خود کمروتر نیست. اما زمانی که استرس نیز به این مسئله افزوده شود این ژن ارتباط قویتری را در رفتار کودک نمایان میسازد. چنانچه کودک در محیط پراسترس تربیت شود و نوع کوتاه این ژن را نیز به ارث برده باشد، در آن صورت احتمال بروز رفتارهای همراه با ترس، اضطراب و افسردگی در او افزایش مییابد.
کمرویی و اضطراب اجتماعی
اضطراب اجتماعی نتیجهای است که از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیتهای مختلف اجتماعی رخ میدهد. به دیگر سخن فردی که دچار اضطراب اجتماعی است هیچ گونه تمایلی به آ غاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساس از ترس و پایداری غیر معقول از هر موقعیتی که ممکن است درمعرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب میورزد. برداشت یا تصور شخصی از موقعیتهای اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزشیابی قرار گیرد، میتواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور میکند در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی، فرد یا افرادی به محض مواجهه شدن با او رفتار و شخصیتش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد. و یا ممکن است طوری رفتار کند که مورد تحقیر دیگران واقع میشود و در فشار و مخمصه قرار میگیرد .
کمرویی از دیدگاه بین فرهنگی
کمرویی پدیده گسترده و متنوعی است که نزد افراد، خانوادهها، جوامع و فرهنگهای مختلف معانی متفاوتی دارد. کودک یا نوجوانی ممکن است از نظر روان شناسی اجتماعی فردی کمرو باشد، اما از نظر خانواده یا مدرسه به عنوان یک کودک یا نوجوان مؤدب و متین تلقی گردد. به عبارت دیگر بعضیها افراد کمرو را انسانهایی ساکت، مؤدب و محترم میدانند و تصور میکنند که این قبیل افراد، شهروندان سالم و بی آزاری هستند و برخی نیز افراد کمرو را انسانهایی مطیع، حرف گوش کن، مستعد و مقبول اجتماع میدانند. بعضی نیز کمرویی را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت تلقی میکنند و آن را برای پسرها یک ویژگی یا منش ناپسند میدانند، در حالی که کمرویی همان گونه که قبلاً اشاره شد، یک معلولیت اجتماعی و مانع رشد مطلوب شخصیت است و برای هر دو جنس امری است نامطلوب و نابهنجار. برخی دیگر، کمرویی را در افراد، بخصوص نزد دختران مترادف باحیا و عفت میدانند و آن را تأیید، تمجید و تشویق میکنند؛ در حالی که «حیا» یکی از برجستهترین صفات انسانهای متعالی بوده، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. به بیان دیگر قدرت خویشتن داری امری است ارادی و ارزشمند و بر عکس کمرویی پدیدهای کاملاً غیر ارادی، ناخوشایند و حکایت گر ناتوانی و معلولیت اجتماعی است. پدیده کمرویی در کشورهای مختلف و از دیدگاه مطالعات بین فرهنگی، حاکمیت نظامهای ارزشی متفاوت و غالب بودن بعضی از اهداف خاص تربیتی در خانه و مدرسه نیز بسیار مهم و قابل توجه است. در بسیاری از جوامع غربی که کارگزاران آنها به طور مستقیم و غیر مستقیم مشوق و مروج رقابتهای گسترده، فزون خواهیهای فردی، آزادیهای فوق العاده شخصی و سلطه طلبی و لجام گسیختگی فرهنگی هستند، به لحاظ شایع بودن همین اندیشه خودمحوری، برتری جویی، منفعت طلبی و پرخاشگری در خانواده و کلاس و مدرسه درصد افراد مبتلا به کمرویی فوق العاده کمتر از جوامعی است که کودکان و نوجوانان را به سختکوشی و تلاش، قناعت و سازگاری و تواضع تشویق میکنند. اما در کشورهایی که مردم عمدتاً با تبعیت پذیری محض و شخصیت انفعالی زندگی میکنند، حکومتهای دیکتاتورمنش، آزادیهای مشروع فردی و اجتماعی را کاملاً محدود میکنند، فرصت تقویت احساس خودپنداری و رشد مطلوب شخصیت افراد فراهم نمیشود و زمینه پدیدآیی رفتارهای پرخاشگرانه، کمرویی و اجتماع گریزی بیشتر مشاهده میگردد. بر همین اساس در جوامع کمونیستی، کمرویی در میان اقشار مختلف جمعیت به مراتب بیش از جوامع دیگر است. انتظار این است که در جوامع اسلامی با توجه به ارزشهای والای قرآنی و وظایف و تکالیف شرعی فردی و گروهی، ضرورت پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و اتصاف به فضیلتهای اخلاقی، کودکان، نوجوانان و بزرگسالان به دور از افراط و تفریط، در تربیت اجتماعی رشدی متعادل و متوازن داشته باشد و افراد، با تجلی شجاعت اخلاقی در گفتار و رفتار ایشان از کمرویی، جسارت و پرخاشگری برکنار باشند. بدون تردید مسلمانان کمرو نمیتوانند در انجام بعضی از وظایف و مسئولیتهای اجتماعی خود موفق باشند. فی المثل خمیر مایه ایفای وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر برخورداری از شجاعت اخلاقی و مهارت برقراری ارتباط اجتماعی متقابل، مؤثر و مفید است.
کمرویی و تأثیر آن در فرآیند یاد گیری زبان دوم
کمرویی اغلب درست تفسیر نشده است، زیرا کمرویی فقط یک هیجان نیست بلکه ترکیبی از ترس، تنش، نگرانی و خجالت است. بچههای کمرو با عدم اعتماد به نفس و شرمندگی خود را نشان میدهند و این مورد، بخصوص در مواقعی مشاهده میشود که در مرکز توجه جمع یا در محیطی جدید قرار میگیرند. تغییر محیط و فشارهای تحصیلی نیز از عواملیاند که رفتار چنین دانش آموزانی را تشدید میکنند. علایم کمرویی شامل بیزاری از نگاه خیره، آهنگ ملایم صدا و گفتار مردد یا همراه با ترس و لرز است.
بعضی از دانش آموزان کمرو به رغم آن که ممکن است فوق العاده تیز هوش و سرآمد باشند، اما قدرت هوشمندی ایشان توسط دیگران، به خصوص معلمان به طور واقع بینانه مورد ارزیابی قرار نمیگیرد.
کمرویی پایدار میتواند منجر به یک ترس و تنش عمومی شود و کودک یا نوجوان کمرو اعتماد به نفس و جرأت تجربه هیچ کار تازهای را پیدا نمیکند و در نتیجه عملکرد و پیشرفت او به طور معنی دار پایینتر از سطح تواناییاش ظاهر میگردد. به کلام دیگر همیشه فاصلهای قابل توجه بین توان بالقوه و توان بالفعل افراد کمرو وجود دارد. متأسفانه گاهی اوقات با برداشت نادرست بعضی از مربیان که خیلی اوقات حالات کمرویی و اظهار و نظر نکردن دانش آموزان کمرو را معادل مودب و آرام و با انضباط بودن او تلقی کرده و بدین وسیله کمروئی چنین دانش آموزانی مورد تقویت قرار میگیرد.
همچنین مطالعه تأثیر کمرویی در سطح پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نشان میدهد، دانشآموزانی که دارای پیشرفت تحصیلی ضعیفی هستند، میانگین کمرویی بالاتری دارند، به عنوان نمونه دانشآموزی که دچار مشکل کمرویی است کمتر جرات سوال پرسیدن دارد، در نتیجه شبهات وی باقی مانده و این خود باعث ضعف تحصیلی و عدم پیشرفت وی میشود.
به گزارش خبرنگار اخبار دانشگاه خبرگزاری دانشجویان ایران، نتایج یک تحقیق دانشجویی که بر روی 120 دانشآموز دختر و پسر سال اول دبیرستان صورت گرفته است، نشان میدهد که کمرویی به میزان قابل توجهی در سازگاری اجتماعی دانشآموزان تأثیر منفی گذاشته، و این تأثیر سوء باعث بروز مشکلات عاطفی و روانی جدیدی برای فرد میشود.
براساس این گزارش، به طور کلی میانگین کمرویی دختران بیش از پسران است، که میتوان آن را ناشی از انتظارات و توقعات خاصی دانست که در بعضی جوامع بویژه ایران از دختران دارند، بدین معنی که جامعه سنتی ما کمرویی دختران را مترادف با حیا و عفت میداند و آنرا تأیید، تمجید و تشویق میکند، در حالیکه کمرویی پسران صفتی ناپسند تلقی میشود ...
این مسئله در آموزش زبان دوم نمایانتر میباشد زیرا دانش آموز باید در جمع همکلاسیها و معلم صداها و واج ها و جملات را با صدای بلند ادا نماید که برای چنین دانش آموزانی بسیار دشوار خواهد بود. از سوی دیگر، عدم پیشرفت تحصیلی، به احساس یاس و تنش عمومی منجر شده و دانشآموزی که دچار افت تحصیلی است، اعتماد به نفس نداشته، ترس از ابراز وجود، سبب ضعف شده و به این ترتیب یک دور معیوب شکل میگیرد.
نقش وراثت، فرهنگ و محیط در کمرویی دانش آموزان
وراثت، فرهنگ و محیط هر یک میتواند نقش مهمی در کمرویی یک دانش آموز داشته باشد. اگر خانواده فرد تمایل به انزوا و کناره گیری از دیگران داشته باشد، این احتمال وجود دارد که بچهها نیز افرادی خوددار باشند، یعنی به راحتی احساسات درونی خود را ابراز نکنند. علاوه بر این، اگر بزرگسالانی که در زندگی یک بچه وجود دارند، دائماً به جای او حرف بزنند یا به او خود مختاری و استقلال اندکی بدهند، ممکن است موجب کمرویی وی گردند. مشکلی که یک دانش آموز شدیداً کمرو دارد این است که ممکن است توسط سایر همسالان، شخصی دارای رفتار غیر دوستانه و بی علاقه به ارتباط با دیگران در نظر گرفته شود. بچهها ممکن است از بازی کردن با یک بچه خجالتی خودداری کنند و در نتیجه رشد اجتماعی آن بچه دچار اختلال شده، احتمال این که که کمبود عزت نفس دچار شود، افزایش پیدا میکند. کمبود مهارتهای ارتباطی و دوستیابی در بچهها کمرو ممکن است باعث احساس تنهایی و افسردگی گردد که این خود میتواند مانع شود که آنان از تمام تواناییهای خود استفاده کنند. معلمان میتوانند به بچههایی که کمرویی مانع رشد اجتماعی و یادگیری آنان میگردد، کمک کنند که به راحتی با دیگران گفتگو نمایند. مربی که مشغول تدریس و آموزش زبان دوم میباشد نمیتواند براحتی از کنار این مشکل بزرگ که مانند دژی مستحکم مانع فرآیند یادگیری دانش آموزش میشود بگذرد. البته این مشکل همچنان که عواملی چون محیط، وراثت و فرهنگ در آن نقش بسزایی داشتن و در واقع بیشتر عوامل آن تزریقی بود (به طور ناخواسته) با دست به دست هم دادن اولیا، مربیان آموزشی (شامل معلم کلاس، مدیر، معاونین و حتی خدمتگزار آموزشگاه) به مرور زمان مرتفع گردد.
چگونه مهارت اجتماعی یک دانش آموز کمرو را پرورش دهیم؟
الف: با کوشش در جهت درک افکار، ترسها و دیگر هیجانات دانش آموز کمرو، رابطهای مراقبت کننده با وی بر قرار کنید. به وی اطمینان مجدد بدهید که برای همه بچهها پیش میآید که گاهی قادر به ابراز احساساتشان نیستن.د
ب: از آن جا که دانش آموز کمرو وقتی با صدای بلند مورد خطاب واقع میشود، ممکن است خجالتی گردد، با او با ملایمت صحبت کنید. خود را آماده کنید که وقتی از چنین دانش آموزی سئوال کردید صبورانه منتظر پاسخ باشید، زیرا ممکن است برای پاسخ دادن احتیاج به زمان داشته باشد.
پ: سکوت یک دانش آموز کمرو را در پاسخ به درخواست مشارکت بپذیرید. به او فرصت دهید که خود را با وضعیت پیش آمده سازگار نماید. این کار احساس امنیت و اعتماد به نفس را در او افزایش خواهد داد.
ت: از تحت فشار قرار دادن چنین دانش آموزی برای شرکت در یک فعالیت گروهی خود داری کنید، در عوض برای ترغیب او به تعامل با سایر همسالان از روشهای غیر تهدید آمیز استفاده کنید.
ث: صفات بارزی (چون مهربانی، صداقت، ورزشکار بودن، نظم و انضباط ویا تواناییهای تحصیلی) این قبیل دانش آموزان را شناسایی و برجسته کنید. اگر شما احساس میکنید که توجه به چنین دانش آموزی در جمع او را خجالت زده خواهد کرد، از او به صورت خصوصی تعریف کنید.
ج: به دانش آموز خجالتی کمک کنید که بفهمد هر کسی اشتباه میکند و هیچ کس صد در صد کامل نیست.
چ: از بر چسب زدن خجالتی بودن به این قبیل دانش آموزان بپرهیزید. زیرا بدینوسیله او هرگز نمیتواند خود را از این حالت خارج کند.
ح: از دانش آموزان خجالتی و کمرو بخواهید موقع صحبت سرشان را بالا نگه دارند، لبخند بزنند و به او بگویید اگر شما هنگام صحبت کردن به من نگاه کنید من بهتر حرفهای شما را متوجه میشوم.
خ) کمرویی باعث میشود که فرد در عین این که بعضاً از نظر صلاحیتهای علمی و فکری و اخلاقی، قابلیت و کفایتهای فردر برتر از همسالان، دوستان و همگروهها و همکلاسیهای خود است، اما نتواند رهبری گروه را عهده دار شود، در حالی که فرصت رهبری گروه از تجارب ارزشمند رشد اجتماعی و از عوامل مؤثر افزایش اعتماد به نفس است. پس مربیان آموزش و پرورش باید از چنین دانش آموزانی دعوت کنند تا به عنوان سر گروه: گروه تئاتر، موسیقی، برنامههای صبحگاهی و ... شوند البته باید در حد ممکن آنها را با ذره بین زیر نظر داشته باشند و به طور غیر مستقیم حمایت کنند تا در انجام و اجرای برنامه دچار مشکل نشوند.
خ: مربیان باید این نکته را مد نظر داشته باشند، همچنان که یک کبوتر برای پرواز نیاز به دو بال قوی و سالم دارد، دانش آموزان ما هم برای رشد و تعالی نیاز به دو پایگاه مستحکم و قوی و سالم دارند که آن هم محیط گرم و صمیمی خانه و مدرسه میباشد. بر همه پدران و مادران، به خصوص کسانی که فرزند کمرویی در خانه دارند فرض است که به رغم همه اشتغالات فکری و شغلی، کوشش کنند که در شبانه روز، ساعت و ساعاتی را صرفاً به گفتگوهای صمیمی با کودکان و نوجوانان گوش جان سپردن به سخنان زیبا و دوست داشتنی ایشان اختصاص دهند. باید مواظب بود که مبادا تنوع برنامههای تلویزیونی و گذراندن اوقات فراغت در خانه به صورت کاملاً انفعالی و ایستا، زمینه ساز کمروییها و کژرویها در کودکان و نوجوانانی که تشنه کلام شیرین و نگاههای محبت آمیز اولیای خود هستند، نشود. (درصد قابل توجهی از کوکان و نوجوانانی که دچار مشکلات گوناگون عاطفی و اختلالات رفتاری نظیر: کمرویی، حساسیت فوق العاده، گوشه گیری، لجبازی و پرخاشگری میباشند، متعلق به خانوادههایی هستند که به دلایل مختلف، به خصوص عادت به تماشای برنامههای تلویزیونی، ویدئویی و استفاده از برنامههای ماهوارهای، فرصت برقراری ارتباط کلامی و عاطفی با یکدیگر را ندارند و بعضاً میانگین زمان گفتگوهای والدین با فرزندانشان به یک دقیقه در شبانه روز هم نمیرسد!
توجه ویژه به فرزندان خانواده و تکریم شخصیت ایشان در گفت و شنودها، اظهار نظرها و تصمیم گیریهای خانوادگی بسیار حائز اهمیت است. خانوادههایی که از نعمت وجودی فقط یک فرزند برخوردارند نیز باید توجه داشته باشند که فرزند ایشان علاوه بر این که نیاز دارد با اولیای خود مصاحبت دلنشینی داشته باشد، لازم است از معاشرت و مصاحبت با کودکان و نوجوانان همسال خود نیز برخوردار شود و بر تجارب خوشایند اجتماعی خویش بیفزاید.
مسلماً فراهم کردن چنین تجارب ارزشمندی با نظارت، هدایت و حمایت روانی والدین فوق العاده مؤثر و مفید است و در تربیت اجتماعی این قبیل کودکان و درمان کمرویی احتمالی ایشان کاملاً مؤثر و مفید خواهد بود.
لذا مربیان باید یک رابطه منظم با اولیاء چنین دانش آموزانی داشته باشند، از اولیاء بخواهند که مهارتهای اجتماعی را در فرزندانشان تقویت کنند. اجازه دهند در موقع خاصی که پیش میآید خودشان از خود دفاع کنند و حرفشان را بزنند، نگوئید او نمیتواند، اجازه دهید بعضی از کارهایش را بطور مستقل انجام دهد، در صحبت کردن زود حرفشان را قطع نکنید، اجازه دهید بخصوص زمانی که در خانه مهمانی برگذاز میشود در صحبتها او هم بتواند صحبت کند، به او اجازه خرید بعضی لوازم منزل را بدهید حتی اگر نتواند مرغوبترین را بخرد. خجالتی بودن او را به عنوان یک بیماری تلقی نکنید بجای آن میتوانید بگویید او متفکر است. البته اولیاء و مربیان باید دقت کنند که رهایی از این وضعیت بسیار تدریجی میباشد و زمان بر است پس باید صبورانه به این مسئله نگاه کنند.
3 ـ حرمت نفس( SR) Self-Regard :
توان خود آگاهی و درک و پذیرش خویش و احترام به خود را بررسی میکند. اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی داشتن .
خود آگاهی و خود باوری احتمالاً اثر گذارترین حالت بر تمام رفتارهای انسانی است. با اطمینان میتوان گفت بدون خود باوری و بدون داشتن اعتماد به نفس و شناخت کافی از خود و بدون باور کردن تواناییهایمان برای انجام عملی خاص نمیتوانیم آن عمل را چه عملکرد عاطفی باشد و چه شناختی با موفقیت به انجام رسانیم. در آموزش زبان دوم برای این که مربی بتواند از فعالیت خود در امر فراگیر نتیجه مطلوبی به دست آورد لازم است که از این مؤلفه به نحو خوبی استفاده نماید. اول باید دانش آموز خودش را بقبولاند که تو میتوانی. نیرو و توان فراگیری یک زبان دیگر (علاوه بر زبان مادری) را در او تقویت کند.
مالنوسکی (1923) عقیده داشت که همه انسانها به ارتباط اجتماعی نیازدارند. ارتباط اجتماعی به این مفهوم است: توصیف کردن خود و پذیرفته شدن در ابراز وجود این «خود» از جانب دیگران ارزشمندی که با ما در ارتباط هستند. تحول شخصیتی عموماً عبارت است از رشد عقیده انسان نسبت به خودپذیرشی خود و بازتاب خودی که در رابطه میان خود و دیگران نمایانگر میشود. آنچه که در حال حاضر هنوز نمیدانید، پاسخ این سوال قدیمی است که اول مرغ بود یا تخم مرغ: آیا خودباوری زیاد باعث افزایش مؤفقیت بالای زبانی میشود یا موفقیت بالای زبانی باعث خوباوری زیاد؟ مطمئناً هر دوی این عوامل برروی هم اثر میگذارند. مشکل میتوانیم مشخص کنیم که آیا معلمها باید سعی کنند خود باوری عمومی زبان آموزان را افزایش دهند یا صرفاً سطح مهارت زبانی آنها را بالا ببرند و اجازه دهند خود باوری روند خودش را طی کند.
هاید (1979) دریافت که زبان آموزان در یک دوره مبتدی آموزش زبام فرانسه در دانشگاه نسبت به دورههای بالاتر پس از گذشت هشت هفته آموزش عملکرد بهتری در فعالیتهای شفاهی نیز رتبه بالاتری درخود باوری داشتهاند. با توجه به این نتیجه، میتوان گفت معلمها بر روی عملکرد زبانی و هم سلامت عاطفی زبان آموزان میتوانند تأثیر مثبت و مؤثر داشته باشند. آندره (1999) با رسیدن با چنین نتیجهای تکنیکهایی برای کلاس درس پیشنهاد کرد که بتواند به یاد گیرندگان کمک کنند تا بالهایشان را بگشایند شاید این معلمان به این دلیل مؤفق شدند به اهداف زبانی و نیز شخصیت زبان آموزان بیشترین توجه را مبذول داشتهاند.
از عوامل مهمی که با عث تضعیف عزت نفس فراگیران زبان دوم میشود این است که زبانی که آموزش داده میشود را زبانی برتر، متمدنتر و پر ظرفیتتر تلقی کنیم و زبان مادری زبان آموز را زبانی کم ارزشتر وانمود نمائیم که یقیناً به عزت نفس فراگیر زبان لطمه بزرگی وارد میشود وقتی که پی بردیم که همه زبانها ارزش یکسانی دارند، میتوانیم این طرز فکر را کنار بگذاریم که: «اختلاف زبانی چیزی است که باید درباره آن نگران بود، چیزی است که باید محکوم کرد و چیزی است که به خاطر ملیت گرایی باید آن را ریشه کن نمود». همه زبانها و گویشها دارای ارزش مساوی هستند، هر یک برای خود.
اعتماد به نفس
اعتماد به نفس و اطمینان بی شک لازمه پیشرفت در کارها میباشد. برای کسب اعتماد به نفس بایدبه خود و اعمال خود اطمینان داشته باشید با این اقدام، اعتماد به نفس را در خود شکوفا میکنید. با اعتماد واقعی و خالصانه، باورهایتان را نسبت به خویش عمیقتر کنید که این خود موجب دلگرمی، پشتکار و سخت کوشی بیشتر شما میشود. به خود همواره یاد آور شوید که ازعهده کارها بر میآیید. عزت نفس و اعتماد به نفس سالم برای کودک مانند زرهی است که وی را در مقابل چالشهای زندگی محافظت میکند. به نظر میرسد بچههایی که احساس خوبی در مورد خودشان دارند راحتتر با تعارضات کنار میآیند و در مقابل فشارهای منفی مقاومت بیشتری از خود نشان میدهند. آنان گرایش دارند که به آ سانی بخندند و از زندگی لذت ببرند. این کودکان واقع بینترند و عموماً خوشبینتر نیز میباشند. در مقابل، کودکانی که عزت نفس پایینی دارند، چالشهای زندگی میتواند منبع اضطراب و ناکامی عمدهای برای آنان باشد. آنها خودشان را ناچیز میانگارند و در هنگام پیداکردن راه حل برای مشکلات، زمان سختی را پشت سر میگذارند. اگر افکار خود انتقادی ( self-critical) نظیر این که " من خوب نیستم " یا " من نمیتوانم هیچ کاری را به درستی انجام دهم . " به سراغشان بیاید ممکن است تسلیم شده، یا پس بکشند یا افسرده شوند. هنگامی که آنان با یک چالش جدید روبرو میشوند، پاسخ فوریشان این است که: "من نمیتوانم"
از طرفی والدین و مربیانی که خود از عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی بر خوردارند و خود را با ارزش، توانمند و مثبت ارزیابی نمیکنند و همواره دچار حقارت و ناتوانی هستند، اغلب نمیتوانند اعتماد به نفس فرزندان و دانش آموزان خود را رشد دهند. والدینی که با فشار بر فرزندان، درصدد جبران حقارتها و شکستهای زندگی خود بر میآیند و در این مسیر توجهی به علائق و استعدادهای فرزندان خود ندارند و یا در ارزیابی کیفی استعدادها و تواناییهای فرزندان خود ناتوان هستند و توقع و انتظارات ایده آلیستی که در توان آنها نیست دارند همواره عزت نفس و اعتماد به نفس آنها را در معرض فرو ریختن قرارمیدهند. بنابر این وظیفه خطیر وزارت آموزش و پرورش ایجاب میکند که در جهت ارتقاء و رشد اعتماد به نفس مربیان عزیز دست اندر کار تعلیم و تربیت تدبیری اندیشیده و با امکانات مختلف در این امر بکوشد تا این مشکل مرتفع گردد.
متأسفانه در بسیاری از مواقع هوش و استعدادی سرشار دانش آموزان در پس ابرهای تیره کمرویی پنهان میماند. به عبارت دیگر بعضی از کودکان و نوجوانان کمرو به رغم آنکه ممکن است فوق العاده تیزهوش و سرآمد باشند، اما قدرت هوشمندی ایشان توسط دیگران، به خصوص معلمان به طور واقع بینانه مورد ارزیابی قرار نمیگیرد. کمرویی پایدار میتواند منجر به یک ترس و تنش عمومی شود و کودک یا نوجوان کمرو اعتماد به نفس و جرئت تجربه ی هیچ کار تازهای را پیدا نکند و در نتیجه عملکرد و پیشرفت او به طور معنی داری پایینتر از سطح تواناییاش ظاهر گردد. به کلام دیگر همیشه فاصلهای قابل توجه بین توان بالقوه و توان بالفعل افراد کمرو وجود دارد.
کمرویی موجب افزایش فوق العادهی خود توجهی و اشتغال ذهنی فرد کمرو نسبت به واکنشهای خویش میشود، به گونهای که شخص از هرگونه تفکر مولد و خلاق و ارتباط برتر باز میماند؛ چرا که خلاقیت متضمن برخورداری از شخصیتی سالم، پویا و فعال است و کودکان و نوجوانان خلاق عموماً افرادی کنجکاو، جستجوگر، اهل چالش ذهنی، انعطاف پذیر، صریح الکلام، شجاع، راحت و بی تکلف، گشاده رو و متبسم هستند. اگر شخصی که دارای عزت نفس بسیار است به پیامی گوش فرا دهد که متناقض با عقیده اوست، براحتی تصمیم جدید میگیرد که این تصمیم جدید شانس بهتری برای صحت و درستی افکار خود دارد تا اگر بر عقیده خود بماند بنابراین کمرویی قدرت تفکر خلاق و خلاقیت فرد را محدود میکند. در امر آموزش و فراگیری زبان دوم باید روحیه شهامت و دلیری و جرات را در دانش آموزان تقویت کرد چرا که صرفاً تدریس اصوات و واجها، کلمات و جملات زبان دوم توسط مربی کار ساز نیست باید دانش آموز این روحیه را داشته باشد تا این دروس را در کلاس و دیگر اجتماعات مربوطه تکرار و تمرین کند و مسلماً تکرار و تمرین اولیه و ابتدائی خالی از اشکال نیست. اگر دانش آموز ما تحمل شنیدن اشتباهات خود را نداشته باشد مؤفقیت مورد نظر حاصل نخواهد شد. و چنین دانش آموزانی که از کمرویی رنج نمیبرند و دارای اعتماد به نفس هستند میتوانند از انعطاف پذیری بالایی برای فراگیری زبان دوم باشند و خود را با محیط جدید بهتر سازگار سازند.
راههای ساده و عملی برای تقویت نیروی اعتماد به نفس
- فکارتان را پیشایش بر مؤفقیت متمرکز سازید.
- با تمرکز بر استعداد، توانایی و امکانات خود نیروهای درونیتان را تقویت کنید.
- نگویید که ای کاش زندگی بهتر از این بود. بخواهید که خودتان بهتر از این باشید.
- سعی کنید با تکرار کلمات امید بخش و دلگرم کننده روحیه خود را از هر لحاظ قویتر سازید.
- در پی هدفتان باشید و فکر تأثیر از جانب دیگران را از خود دور کنید.
- از شکست هراسی به دل راه ندهید، زیرا شکست آغاز پیروزی است. به خاطر داشته باشید که بعضی اوقات شکستها و ناکامیها خود برکت هستند.
- انسانهای دارای اعتماد به نفس تمایل به ریسک کردن دارند و کسانی که ریسک میکنند اعتماد به نفس را در خود تقویت میکنند.
- تمرکز کامل در راستای تحقق رؤیاهایتان شور و شوق شما را افزایش میدهد و اعتماد به نفستان را بالا میبرد.
- هر وقت به کسی لطفی میکنید اعتماد به نفس و عزت نفس شما به همان اندازه افزایش مییابد.
- با دیگران با ملاحظه، ادب و متانت رفتار کنید تا ببینید که اعتماد به نفستان چطور بالا میرود.
- کاری کنید که دیگران احساس کنند انسانهای ارزشمندی هستند. هر چه بیشتر در دیگران احساس ارزشمند بودن ایجاد کنید خودتان هم بیشتر این احساس را پیدا میکنید.
- احساس تعهد کامل در روابطتان با دیگران، اعتماد به نفس و عزت نفس را در شما تقویت میکند.
- امید و ایمان را باور کنید و آن را شعار همیشه خویش سازید.
- دائماً به خود تلقین کنید که من میتوانم راه حل هر مشکلی را پیدا کنم. پذیرش تمام عیار خود به عنوان یک انسان ارزشمند از عوامل حقیقی ایجاد اعتماد به نفس است.
- برای رفع هر مشکل به مغزتان رجوع کنید و از آن کمک بخواهید.
- همیشه در ردیفهای جلو بنشینید. درردیفهای جلو نشستن، اعتماد به نفس ایجاد میکند. بی شک در ردیفهای جلو امکان آن که در معرض دید باشید را افزایش میدهد، ولی یادتان باشد مؤفقیت به طور کل مترادف معروفیت و مشخص بودن است.
- نگاه کردن به چشمان و چهره دیگران را تمرین کنید. افراد با استفاده از چشمانشان، خود را تا حد زیادی به ما میشناسانند. معمولاً کسی که نتواند به چشمان دیگران نگاه کند، دو نوع برداشت را القاء میکند یا میگوید: در مقابل شما احساس ضعف و حقارت میکنم و از شما میترسم و یا آن که با پرهیز از نگاه دیگری میگوید: احساس گناه میکنم، کاری کردهام یا به چیزی فکر کردهام که نمیخواهم از آن آگاه شوید. میترسم اگر نگاهم با نگاه شما تلاقی پیدا کند، آن را از درونم بخوانید.
- سرعت راه رفتنتان را بیست و پنج درصد تندتر کنید. روان شناسان معتقدند، شلختگی، لاقیدی و پرسه زدن، ویژگیهای آدمی است که نسبت به خودش، کارش و مردم پیرامونش، نگرش مثبتی ندارد. حال آن که آنها بر این باورند که با تغییر دادن سرعت حرکت و حالت خود میتوانید نگرش خود را نیز عملاً تغییر دهید. خوب دقت کنید، متوجه میشوید که حرکات بدن، نتیجه واکنش ذهن است حرکاتتان باید نشان دهنده اعتماد به نفستان باشد. راست بایستید، سرتان را بالا نگه دارید و سرحال و شاد راه بروید. خواهید دید که احساس و عملکرد بهتری خواهید داشت.
در این زمینه سه نوع از آدمها با واکنشهای مختلف وجود دارند:
الف: آدمهای شدیداً واخورده و یا بی کس وکار، آنها فقط پرسه میزنند و بیکار میگردند، زیرا از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند.
ب: آدمهای معمولی، راه رفتنشان هم معمولی است.
ج: گروه سوم که از اعتماد به نفس بسیار بالائی بر خوردارند، از آدمهای معمولی تند تر راه میروند. از راه رفتنشان این طور بر میآید که گویی به جای مهمی میروند و یا کار مهمی دارند .
- بلند، جدی، با قاطعیت و بدون ترس حرف زدن را تمرین کنید. در بر خورد با انواع اجتماعات افراد بسیاری هستند که با وجود سریع الانتقال بودن و داشتن استعداد بسیار، خاموش گوشهای مینشینند و توان شرکت در گفت و شنودها را ندارند. این به آن معنا نیست که چنین افرادی نمیخواهند به گروه بپیوندند و یا بحث با دیگران را دوست ندارند، بلکه علت سکوت آنها در جمع این است که به خودشان میگویند احتمالاً نظر من به هیچ دردی نمیخورد، اگر حرف بزنم آبروریزی میکنم، سایر اعضا گروه، حتماً معلوماتشان از من بهتر است. نمیخواهم آنها بفهمند که من چقدر بیسوادم. هرگز از این که فرد بی اطلاعی به نظر برسید نگران نباشید. زیرا این طور به نظر نخواهید رسید و فقط این مسئله نتیجه افکار خودتان است. هر دفعه که این آدمهای ساکت، فرصت حرف زدن را از دست میدهند، بیش از پیش، احساس زبونی و ناتوانی را در خود افزایش میدهند. ولی این قرارها، قرارهایی هستند که واقعاً هیچ گاه به عمل نمیرسند. نکته مهم این است: هر دفعه که شخص به دلیل کم رویی یا خجالت کشیدن، فرصتی را برای حرف زدن از دست میدهد، مانند آن است که مقداری دیگر از زهر عدم اطمینان را سر کشیده باشد. به این ترتیب، اعتماد به نفس او هر روز کمتر و کمتر میشود. فکر خود را بر این موضوع متمرکز کنید که باید به افراد دیگر بفهمانید که شما هم میتوانید سخن بگویید، این یک ویتامین تقویت اعتماد به نفس است. بلندتر سخن بگویید، بر اطمینان خود بیشتر میافزایید و صحبت کردن در مرحله بعد آسان و آسانتر میشود. پس بلند و قاطع سخن بگویید تا اعتماد به نفس شما تقویت شود.
- هنگام دست دادن جدی باشید. خوب دست دادن شما را فردی مصمم و قاطع نشان خواهد داد، شل و وارفته دست ندهید. سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران ابتکار عمل را به دست بگیرید.
- در جمع نظر بدهید، سعی کنید در تمام مجامع آزاد و داوطلبانه حرف بزنید و پیشنهادهایی را عنوان کنید، سئوالی مطرح کنید. در هر حال آخرین شخصی نباشید که سخن میگوید. سعی کنید مهر سکوت را بشکنید و در رابطه با هر مسئلهای که طرح میشود اولین سخنران باشید. یادگیری صحبت کردن در جمع، اعتماد به نفس شما را به میزان بسیار زیادی افزایش میدهد. اعتماد به نفس شما با این مطلب که تا چه حد احساس میکنید در تحول دنیای پیرامون خود مؤثرید رابطه مستقیم دارد. هر چه بیشتر بتوانید بر دیگران تأثیر بگذارید آرامش و اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت.
- خندان باشید، بیشتر افراد ادعا میکنند که گاه یک لبخند براستی سر حالشان کرده است. یک لبخند عالیترین دارو برای کمبود اعتماد به نفس است.
- هر عمل یا حرفی از جانب شما که باعث بالا رفتن اعتماد به نفس در دیگران میشود، اعتماد به نفس خودتان را نیز بالا میبرد.
- به دانش آموزان باید توسعه گردد که سعی کنند با نگاهی مثبت و مهربان به دنیای اطراف و انسانهای دور و بر خود نگاه کنند، به آنها مهر بورزند و دوستشان بدارند، زیرا خلقت همه ما زیبا و دوست داشتنی است. در این صورت، هم در زندگی شخصی، هم در کارها و امور اجتماعی موفق خواهند بود. اگر عادت داشته باشند که همیشه نقاط منفی رفتار خود و دیگران را تعبیر و تفسیر کنند، نوعی احساس بد بینی و منفی گرایی در آنها بوجود میآید و به مرور زمان حس اعتماد به نفس خود و دیگران را پایین آورده، و امنیت روانی خود را تحت الشعاع قرار میدهند.
- مربیان و والدین باید به این نکته توجه کنند که تنبیه آشکار ودر میان دیگر دانش آموزان گاهی اوقات باعث کاهش اعتماد به نفس دانش آموزان میشود حتی بزرگان دین سفارش کردهاند که در جمع، از دیگران انتقاد نکنید و عیوب آنها را آشکاتر نسازید. حتی فرزندان خود را در تنهایی تنبیه و در جمع تشویق کنید تا قدرت روحی و اعتماد به نفس آنان از بین نرود.